نهــــــاد فرا گــــــيــــــر اجتماعی در سايـــــــه جمــــــع.. سرنوشت هر ملتی با گذشته، امروز و فردايش گره خورده است . بشر، آينده خويش را در تصميم و در سايه اراده رقم ميزند. آنچه مسلم است پايه و اساس زند گی در قالب دموکراسی بر پايه ارتباط مردمی "مردمسالاری" جان ميگيرد. آنچه ما ايرانيان را در زندگی عقب انداخته بستن اميــــد به ديــــگـــــران است. بيگمان "مردم" ميتوانند در رقم زدن آينده جامعه خويش سهيم و در گردش کار های اين ارتباط "مردمی" کار ساز باشند. اگر تابحال به عنوان شهروند درجـــــــه دوم عمل کرده ايم و خوشه چين کشت و آبياری ديگران بــــــوده ايم ، بر ماست که در سايه تحول سياسی بجای تماشا چی بودن نقش اول را بعهده بگيريم و با قبول مسئوليت سرنوشت خويش را رقم بزنيم. از مردمسالاری سودی نخواهيم برد مگر از توانائي های خويش در چـــــرخـــش چرخ های دموکراسی بهره بگيريم. "رای" و "صـــدا" دو عامل اصلی مردمسالاری هستند. رای تنها بدون داشتن صدا و يا صدای تنها بدون ارائه رای صائب و موثر، به مقصود نزديک نخواهد شد. برای وارد شدن به مردمسالاری بکار گرفتن استعداد ها ضروری ميآيد. استعداد ها در سايه تعليم و آشنائي به امور و آگاهي از حقوق فردی متبلور ميشوند. حـــــقـــــوق فـــــــردی بنيان و اساس دموکراسی اســــــــت. عدم آگاهی از حقوق فردی تجاوز را برای حريف آسان و مسلم ميکند. در سايه آگاهی کامل از حقـــــوق فـــــردی، "فــــــــــــــرد" يعنی آحاد جامعه مدافع اوليه دموکراسی خواهند بود. عدم آگاهی فـــــرد از حقوق اوليه مـــوجب خواهد شد که ديگران از آگاهی يا زورمــداری خود برای تجاوز به حق آحاد ملت سوء استفاده کنند. بايستی از راه های علمی و عملی "رای" و "صــــدا" را مسلـــــح کنيم تا در راه يابی به حقوق اجتماعی توانا باشيم. ساختاراجتماعی ما در گذشته آنچنان بوده که مردم را نا آگاه نگهدارد تا راهکار های تجاوز به حق مردم باز بماند. عدم آشنائی به اصول دموکراسی يعنی قانون فردی و در مرحله دوم قوانين اجتماعی راه تجاوز به افراد را باز ميگذارد. برای سعادت خويش و آيندگان ما نيازمند آشنائي به بــــــاور، تحمــــــل، احتـــــرام، همــــراهی و همگامی و بالاخره دوستی و آشنائِی با خود وديگران هستيم. يک پارچگی ملی حاصل نخواهد شد مگر در راستای گردهم آئِی ها، گفت و شنودها و تبادل نظر ها و احترام به نظرات ، پيشنهادات و راهنمائِی های ديــگــر آحاد ملت. در اين راستا؛ توجه، شنيدن، گوش دادن، و تحليل قبل از پاسخ و عکس العمل ضروری است. پيشنهاد ارائه شده شايد راهکار مشکل امروزشما و ای بسا فردای شما باشد، در حاليکه حمله و رد پيشنهاد ديگران نه تنها خامــــی و بي پشتوانه بودن گفتار شما را رقم خواهد زد بلکه کمبود بلوغ فکریتانرا تائيد خواهد نمــــود. طبيعی است برای ساختار چنين نهادی در مرحله اول ضروری است که فرد، فرد جامعه از زير و بم حقوق خود آگاه شوند؛ سپس به پشتوانه مــــــــــــــــادی و معـــــــنـــوی نياز خواهـد بود . . پشتوانه معنوی تنها در سايه حضور هواداران و مشتاقان مردمسالاری در يک هم-آيند ثابت، ميسر است. بدين معنی که هنگام چالش شهروندی با مجری قانون در راستای اثبات حقوق حقه خويش، يا بايد او را کاملا بحال خود و وکيلش رها سازيم يا اگر باور داريم حق با اوست، از هم صدايی با وی دريغ نورزيم. مسلم اين است که "مردم" هر قدر هم قانومندی پيشه شان باشد درمقام اقليت مورد ظلم واقع شدن را نا گوارا تجربه خواهند کرد. چنانچه آحاد جامعه در سايه قانون دستجمعی به حل مشکلات اجتماعی همت کنند حتی نيازی به شخص ثالث به عنوان رهبر، ولِی، قيم يا راهنما نخواهد بود. اصول ملی وميهنی و منافع مشترک جامعه بهيچوجه نبايستی با عوض شدن افراد در راس کار ها فداشود. قانون است که باقی ميماند نه شخص . از خود خواهي بايد شديدا پر هيز کنيم ، بدليل اينکه چالش ديگران در کار ايجاد تاخير و وقفه ميکند . قانون را به نفع زورمداران جريحه دار نکنيم. قانون احترام والائِی دارد و نبايد فدای خود خواهيها شود . اگر مشتاق حرکت زير بنائِی دموکراسی هستيم اول رعايت قانون را از خود شروع کنيم، حق را بشناسيم و به حقوق ديگران احترام بگذاريم. حرکت جمعی ميسر نميباشد مگر در سايه و با تکيه به پشتوانه مادی آحاد جامعه. نهاد اجتماعی بهراندازه و در هر زمينه ای به پشتوانه مالــــی نياز دارد که ازراه حق عضويت، ماليات، يا در شروع حرکت با تکيه به کمک مالي هواداران آن حرکت بايد تامين شود. ميتوان کم پوشيد، ارزان سوار شد، صرفه جو بود ولِی زندگی با ذ لــت درغربـت شايسته همــــت والای ايـــــرانی نيست .
Related sites:
Payandeh Iran
| Rebirth
See our Glory pages
Iran, History, Land and Glory
|